دیکشنری
داستان آبیدیک
fairy cheeses
fɛɹi t͡ʃizɪz
فارسی
1
عمومی
::
خباری، پنیرك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAIR WIND
FAIR WORDS BUTTER NO
FAIRGROUND
FAIRILY
FAIRING
FAIRISH
FAIRLY
FAIRNESS
FAIRNESS DOCTRINE
FAIRTRADE LABELLING ORGANIZATION
FAIRWAY
FAIRWAY BUOY
FAIRWAY SPEED
FAIRY
FAIRY BIRD
FAIRY CHEESES
FAIRY GODMOTHER
FAIRY LIKE
FAIRY RING
FAIRY TALE
FAIRY TALE FILM
FAIRY TALES & FANTASY
FAIRYHOOD
FAIRYISM
FAIRYLAND
FAISE
FAIT ACCOMPLI
FAITH
FAITH AND FAIR DEALING
FAITH CURE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید